Saturday, May 30, 2009

نگاهي به موسيقي فيلم چشمه


مطلب اسباب کشي شده از وبلاگ مرحوم وردپرس

فيلم "چشمه" يکي از بهترين هاي سال 2006 بود که موسيقي زيباي آن نقطه قوت بزرگي در موفقيت فيلم به حساب مي آيد. به نظر مي رسد که آرنوفسکي هم در توليدات سينمايي خود علاقه به استفاده از تيم (اگر بشود اسمش را تيم گذاشت) دارد، يا حداقل آنکه به استفاده از چند تن از مهره هاي فيلم هاي گذشته خود، به طوري که مثلاً در اين فيلم هم از بازيگراني چون «الن برستين» و «مارک ماگوليس» که در فيلم «مرثيه اي براي يک رويا» حضور داشتند استفاده کرده است و همچنين از آهنگساز طلايي دو فيلم گذشته خود «کلينت منسل». البته منسل هم همچون فيلم «مرثيه اي براي يک رويا» دوباره کوارتت «کرانس»1 را فراخوانده تا اثر زيباي ديگري با هم خلق کنند.


همکاري درن آرنوفسکي و کلينت منسل در سومين پروژه کاري باز هم اثري موفق از آب درآمده است. هر دو فيلم قبلي آرنوفسکي که موسيقي آن توسط منسل ساخته شده بود، جزء بهترين همکاري هاي سينما و موسيقي بودند (به ياد بياوريد موسيقي شاهکار فيلم «مرثيه اي براي يک رويا» را که چگونه ضرباهنگ و نواي موسيقي ساخته منسل باعث دوچندان شدن احساسات بيننده با آنچه مي ديد مي شد). نکته بسيار قابل توجه در کارهاي منسل قدرت انطباق تحسين آميز موسيقي او با شرايط و حال و هواي فيلم است. چرا که او کارهايي همچون موسيقي فيلم «ساهارا» که کاري جزمانند است و همچنين فيلم «هلاکت» که تلفيقي از تکنو و راک است را هم در کارنامه دارد. به طوري که اگر به نام آهنگساز اين فيلم ها توجه نکنيد، سخت مي توان حدس زد که هر سه اثر يک نفر است.
موسيقي فيلم «چشمه» موسيقي محزوني است که غم در سراسر آن جريان دارد، بر عکس موسيقي فيلم «مرثيه اي براي يک رويا» که در هر صحنه از فيلم موسيقي مطابق حس و حال فيلم در جريان بود، بعضي اوقات موسيقي ريتميک، بعضي اوقات غم انگيز و محزون و گهگاه موسيقي هاي تند مطابق با حال و هواي افراد درون فيلم. ولي موسيقي فيلم «چشمه» تماماً بر حالت هايي تيره و غمناک تکيه مي کند.


موسيقي فيلم همزمان با مراحل توليد پس از فيلمبرداري ضبط شده است. فيلمي که حدوداً 6 سال براي ساخت آن زمان صرف شد. منسل حين ساخت و اجراي اثر دائم سعي داشت حال و هواي فيلم را با روش هاي گوناگون زنده کند تا حس فيلم هر چه بيشتر در موسيقي جريان داشته باشد. او در اين باره مي گويد؛ «براي ساخت موسيقي لازم بود فيلم را بارها ببينم و حس کنم که چه حس هايي در من به وجود مي آيد.» او در مصاحبه اي در خصوص ساخت موسيقي اين فيلم مي گويد؛ «وقتي شما با کسي همچون «درن» کار مي کنيد، کسي که من همان اندازه که با او دوست هستم همان قدر از او درک هنري دارم، و زماني که او ايده خود را براي من شرح مي دهد حس مي کنم که دوست دارم امکاناتم براي ساخت موسيقي بي نهايت باشد... روش من براي نوشتن موسيقي فيلم آن است که جذب فيلم شوم. مجذوب آنچه «درن» به من مي گويد... و به مکاني بروم که بتوانم آزادانه آنچه در سر دارم را به موسيقي تبديل کنم... من بهترين کارهايم را با آرنوفسکي انجام داده ام...»


از ديگر نکات قابل توجه در موسيقي فيلم استفاده منسل از گروه آوانگارد، «پست راک»2و اسکاتلندي «ماگ وي»3 با صداهاي گيتار پرحرکتشان و گيتار بيس ملوديک آنها است، که به قسمت هاي تاريک موسيقي جلوه زيبايي داده است. صداهاي گيتار اين آلبوم4 باعث شده پس زمينه اي دراماتيک و زيبا براي اجراي ارکستر چهارنفري باشد. اين زمينه سازي خصوصاً در قطعات «وحشت مقدس» و «درخت زندگي» قابل شنيدن است.


منسل که با «چشمه» در سال 2006 خوش درخشيده بود، در دو مسابقه مغلوب شد. او اول در جايزه گلدن گلوب براي بهترين موسيقي فيلم ارژينال کانديد بود، ولي در نهايت مغلوب الکساندر دسپلت براي فيلم «حجاب رنگي» شد و سپس در جايزه منتخب منتقدان مغلوب فيليپ گلس براي فيلم «شعبده باز» شد، تا اينکه نهايتاً جايزه نخست اتحاديه منتقدين فيلم شيکاگو را براي بهترين موسيقي فيلم ارژينال دريافت کرد. آلبوم «چشمه» از 10 قطعه تشکيل شده و کل زمان آن 15/46 دقيقه است.
در موسيقي فيلم «چشمه» دو موتيف اصلي وجود دارد؛ اول اجراي پنج نت ساده است که در ادامه شروع موسيقي (فيلم) مي شنويم و دوم موتيف سه نت، که تقريباً در تمام موسيقي فيلم جريان دارد و بسيار شبيه تم قسمتي از موسيقي فيلم «مردان ايکس؛ آخرين مقاومت» است. اين موتيف ها در اشکال گوناگون اجرا شده و در جاهايي نيز با يکديگر ترکيب مي شوند تا در نهايت تم اصلي را به وجود آورند. شروع و پايان آلبوم با اشاراتي کوچک و آرام بر روي پيانو است. در قطعه شماره يک، «آخرين مرد»، موتيف هاي مورد اشاره آرام آرام آغاز مي شوند و تا آنجا پيش مي روند که در قطعه سوم آلبوم «درخت زندگي» کامل مي شوند. در قطعه «درخت زندگي» که با يک درام سنگين و کوبنده آغاز مي شود، موتيف دوم مذکور (سه نت) همراه با يک ويولنسل الکترونيکي اجرا مي شود. اين حجم صداي بالا و کوبنده در اين قطعه و همچنين قسمت پاياني قطعه «مرگ جاده اي به سوي وحشت است» يادآور قسمت هاي الکترونيکي خشن موسيقي فيلم «غروب بلک هاوک» اثر « هانس زيمر»5 (به کارگرداني ريدلي اسکات) است. «شيبالبا»، قطعه ششم آلبوم قطعه اي آرام و زيباست که يادآور صحنه هاي بديع و حيرت انگيزي در فيلم است که در آن درن آرنوفسکي سراغ به تصوير درآوردن دنياي مردگان اقوام مايا رفته است. قطعه «مرگ جاده اي به سوي وحشت است» را مي توان بهترين قطعه آلبوم ناميد؛ قطعه اي که انگار منسل هر آنچه داشته است در آن استفاده کرده. قطعه اي که شامل طيف گسترده اي از صداهاي مختلف است. قطعه با نواهاي آرامي از تم کامل آلبوم (آداجيويي غمگين) و موتيف سه نت پياپي آغاز مي شود و پيانو آرام آرام به زير رفته و صداي ويولنسل است که بر آن غلبه مي کند. تم اصلي در اين قطعه حضور دارد و چند باري جاي خود را با موتيف هاي آلبوم عوض مي کند تا در حرکت هايي داراي رفت و برگشت هاي کوتاه زيبايي دوچنداني به قطعه دهد. در آخرهاي آهنگ و حدوداً دو دقيقه مانده به پايان قطعه، پرکاشن به خوبي و در موقعي که انگار حضورش ضروري است اضافه مي شود. پس از آن نوبت ويولنسل و گيتار الکترونيک است که اضافه مي شوند و تکه هاي کوچکي از تم اصلي را البته با سرعتي کمي بيشتر از سرعت تم اصلي و موتيف هايي که در پس زمينه در حال نواخته شدن هستند اجرا مي کنند. اجراي قطعات چه در اين قطعه و چه در ديگر قطعات (کل آلبوم) به زيبايي و مهارت هر چه تمام تر توسط کوارتت «کرانس» و گروه راک «ماگ وي» اجرا مي شوند. تعدادي از قطعات در طول فيلم بيش از يک بار استفاده مي شوند ولي در نسخه موسيقايي اثر (آلبوم) براي پرهيز از تکرار هاي بيهوده، زمان کنترل شده و در حد قابل قبولي تنظيم شده است.


نت نويسي منسل براي هر ساز ساده است، تعداد و تنوع سازها محدود است و تم ساده اي نيز ساخته شده است، ولي حس بالاي موسيقايي وي و درک کامل حال و هواي فيلم توسط او در نهايت باعث شده قطعه اي بسيار زيبا که داراي لايه هاي بسيار ظريف و شنيدني است پديد آيد. يکي از موارد بسيار جالب و قابل توجه در ساخت اين اثر آن است که نشان مي دهد چگونه المان هاي الکترونيکي به خوبي مي توانند در کنار سازهاي ارکستري کار کنند به طوري که نه تنها از ارزش سازها و صداهاي ارکستري کاسته نشود بلکه بر زيبايي و جذابيت هاي آن نيز اضافه شود.


آلبوم با قطعه اي به نام «با هم براي هميشه زندگي خواهيم کرد» با پيانويي آرام و دلنشين که توسط رندي کربر نواخته مي شود پايان مي يابد.

درباره کلينت منسل


منسل آهنگسازي است که در عرض چند سال توانسته موفقيت در يک گروه راک را به موفقيت و رشدي سريع و بي نظير در موسيقي فيلم بدل کند. حالا او و موسيقي هاي مدرني که براي فيلم هاي سينمايي مي سازد جزء بهترين ها هستند. کلينت منسل متولد سال 1963 در کاونتري انگلستان است. او از سال 1981 تا به حال حضوري مداوم در عالم موسيقي داشته است؛ ابتدا با گروه راک «پاپ خودش را خواهد خورد» و سپس با آهنگسازي در سينما. اولين تجربه وي در سينما در سال 1998در فيلمي به کارگرداني درن آرنوفسکي بود. که گرچه با رقم عجيب و غريب و حيرت انگيز 60 هزار دلار ساخته شده بود، ولي سر و صداي زيادي به پا کرد و فيلم بسيار جالبي بود. او طي 9 سال گذشته 22 تجربه ديگر را در عالم سينما تجربه کرده است و تا دريافت جايزه گلدن گلوب هم بالا رفته است (گرچه که هنوز اين جايزه را دريافت نکرده). منسل درباره خودش مي گويد؛ «من واقعاً آدم خوشبختي هستم، من خيلي چيزها ياد گرفته ام. براي هر فيلمي که کار کرده ام چيزهاي متفاوتي ياد گرفته ام. هنوز آن قدرها تجربه ندارم که بتوانم سه هفته اي موسيقي براي يک فيلم بسازم..... کارگرداناني که سراغ من مي آيند، مي دانند که من براي مدت سه، چهار يا حتي پنج ماه خودم را وقف کار مي کنم.» آرنوفسکي پس از همکاري با منسل او را براي ساخت موسيقي فيلم ديدني «مرثيه اي براي يک رويا» دعوت مي کند. همکاري اين دو در اين فيلم فوق العاده است و چنان اثري بر بيننده مي گذارد که تا روزها و ماه ها نواهاي شنيده شده و صحنه هاي ديده شده در ذهن بيننده مرور مي شوند. منسل دراين باره مي گويد؛ «وقتي روش درن را براي تدوين فيلم ديدم، با خودم گفتم خدايا، اين غيرممکنه... چطور ممکنه که همون جوري که من موسيقي فيلم را نوشتم، درن هم به تدوين فيلمش نگاه کنه...» پس از همکاري موفقيت آميز آرنوفسکي و منسل در سال 2001، منسل با دو پيشنهاد همزمان مواجه شد که هر دو آنها را پذيرفت. منسل و آرنوفسکي باز هم با هم همکار شدند. اين بار براي فيلم «چشمه» که 6 سال زمان براي ساخت آن صرف شده بود و 35 ميليون دلار بودجه. منسل طي اين 9 سال طيف متنوعي از موسيقي فيلم ها را تجربه کرده و با افراد زيادي کار کرده است. پاي او حتي به تلويزيون هم براي ساخت موسيقي سريال باز شده است.

او امروزه از اينکه تا به حال کارهاي متنوعي انجام داده خوشحال است، در اين باره مي گويد؛ «در حال حاضر مي توانم دو يا سه کار را طي يک سال انجام دهم؛ کارهايي که اساساً هيچ گونه شباهتي با يکديگر ندارند... اميدوارم بتوانم بيشتر کارهايي را انتخاب کنم که موجب موفقيت و شکوفايي من مي شوند، کارهايي که مي توانم آنها را در ابتدا خوب بفهمم. تا اينکه آينده کاري خود را در کنترل داشته باشم، نه آنکه هر چه به من پيشنهاد شد بپذيرم و اين پيشنهادهاي ديگران باشد که آينده مرا مي سازد

پي نوشت ها؛

1- کوارتت کرانس گروه ارکستري چهارنفره امريکايي است متشکل از سه نوازنده ويولن و يک نوازنده ويولنسل که در سال 1975 تشکيل شده است و فعاليت هاي زيادي تا به امروز داشته اند. سبک غالب کاري آنها را موسيقي کلاسيک معاصر مي دانند. آنها کارهاي متنوعي تا به امروز انجام داده اند که از جمله مي توان به همکاري با آهنگسازان کشورهاي مختلف (از جمله آذربايجان و آرژانتين)، همکاري با آهنگسازان مشهوري چون فيليپ گلس و اجراي موسيقي فيلم را نام برد. آنها تا به امروز اجراي موسيقي 3 فيلم «مرثيه اي براي يک رويا»، «مخمصه» و «چشمه» را انجام داده اند.

2- پست راک سبک موسيقي اي است که از اواسط دهه 80 در امريکا و انگلستان به وجود آمد و نوعي ساختارشکني در استفاده از المان هاي سنتي راک را به همراه داشت و در ضمن چگالي بالايي از صدا در آهنگ هاي ساخته شده به وجود مي آورد. در آن غالباً از سازهايي مثل ساکسيفون، پيانو، ويولنسل، ويولن و پيانو استفاده مي شود.

3- ماگ وي؛ يکي از گروه هاي معروف سبک پست راک است، که در سال 1995 تشکيل شده و 6 آلبوم استوديويي را تا به حال ضبط کرده اند که آخرين آنها «زيدان؛ تصوري از قرن 21» نام دارد. آنها تا به حال سينما را هم تجربه کرده اند که مي توان به همين آلبوم آخرشان و موسيقي فيلم هاي «چشمه»، «گناه ميامي» (اثر مايکل مان) و «ويکر پارک» اشاره کرد.
4-
براي راحتي کار کل موسيقي فيلم را همان طور که هست، يعني آن طور که جداگانه به عنوان اثر موسيقايي به فروش مي رسد، آلبوم مي ناميم.

5- هانس زيمر آهنگساز مشهور آلماني (متولد 1957) است که براي بيش از 100 فيلم تا به حال آهنگسازي کرده و فيلم هاي مشهور و مهمي همچون رمز داوينچي، آخرين سامورايي، بتمن آغاز مي کند، هانيبال، ماموريت غيرممکن 2، گلادياتور، تلما و لوئيس، کارتون هاي شيرشاه و ماداگاسکار و... را در کارنامه دارد. وي جوايز زيادي را تا به حال کسب کرده است که جايزه اسکار براي کارتون شيرشاه و جايزه گلدن گلوب براي فيلم گلادياتور از آن جمله است

No comments:

Post a Comment